تاریخ کامل انسان | از انسان های اولیه تا انسانهای قرن 21

از شکارچیان اولیه تا قدم گذاشتن روی ماه، گونه های مختلف انسان ها روی زمین زندگی کرده اند. از انسان هایی که برای زنده ماندن در حیات وحش مجبور بودند از سنگ و چوب استفاده کنند تا انسان هایی امروزی که چشم به منابع آسمان ها دوخته است.
تاریخ انسانها با اراده، هوش و همکاری گره خورده است. ما خیلی بیشتر از تصور اجداد مان کارهای خارق العاده انجام داده ایم، امروزه ما روی بیشتر قسمت های حیات زمین تسلط داریم که در هیچ دوره از تاریخ بشر انسانها اینقدر قدرتمند نبوده است. 200 هزار سال قبل انسانهای گونه هومو ساپینس یعنی انسان های خردمند روی زمین ظهور کردند که در آن زمان گونه های دیگر انسانها نیز زندگی میکردند که به آنها hominins یا انسان نما یاد میشوند. مشهورترین شاخه انسان نماها homo erectus یا راست قامت ها و نیاندرتال ها بودند. بیشتر دانشمندان معتقد هستند که همه ما از یک اجداد مشترک آمده ایم. اولین گونه های هوشمند که ممکن نوع اولیه انسان ها باشد تقریباً 2.5 میلیون سال روی زمین پیدا شده اند، اما متاسفانه در 15 هزار سال گذشته ما تنها گونه از انسان ها بوده ایم که روی زمین زندگی میکردیم. اینجا سوال پیدا میشود که سر باقی گونه ها چی آمده است؟!
بحث های علمی زیادی روی انقراض سایر گونه های انسان تا به امروز انجام شده است اما دانشمندان تا به امروز به نتیجه قطعی نرسیده اند. برخی دانشمندان انقراض آنها را به سرعت تغییرات اقلیمی محیط شان مرتبط میدانند اما بعضی آنها با استناد به جمجه های پیدا شده در مکان های بستان شناسی به این عقیده هستند که آنها با تهاجم گونه های قدرتمندتر منقرض شده اند، احتمال دیگری که بعضی دانشمندان در نظر میگیرند این است که ممکن اصلا منقرض نشده اند بلکه همه گونه ها به مرور زمان از طریق آمیزش باهم ادغام شده اند اما به هر صورت امروزه از گونه های مختلف انسان ها تنها هومو ساپینس ها باقی مانده است. در طول هزاران سال انسانها فقط یک حلقه ای از زنجیره غذایی روی زمین بوده اند و فقط به عنوان پستانداران دوپا مانند سایر گونه ها در روی زمین زندگی میکردند. پس چی چیزی باعث شد که ما از پستانداران دو پا مانند سایر گونه ها تبدیل به موجودات هوشمند شویم و حتی پا روی ماه بگذاریم؟
همه اینها یک شبه اتفاق نیفتاده است، بلکه هزاران سال طول کشید، تنها قدم زدن روی دو پا نبود که به انسان ها قدرت لازم برای تسلط روی دیگر گونه ها را داده است اما استفاده از دو دست برای بعضی کار ها و فعالیت های ضروری به انسان ها کمک نموده است تا بهتر از دیگر گونه ها عمل کند اما باز هم نیاز به وسیله های دیگری داشت تا روی زمین حکومت کنند. چیزی که ما را از زنجیره غذایی جدا کرد و قدرت لازم برای فرمانروایی روی زمین را داد چیزی نبود جز استفاده از آتش، اکثر مردم آتش را یکی از بزرگترین اختراع ساخت دست انسان میدانند، اما آتش واقعا یکی از اختراعات انسان است یا کشفیات انسان؟
بنابر شواهد بدست آمده اولین آشنایی انسان با یکی از نیرو های مخرب طبیعت یعنی آتش به 1.5 میلیون سال قبل میرسد. در آن زمان انسان ها فقط با افزود سوخت روی آتش از قبل روشن شده مانع از خاموش شدن آن میشدند اما نزدیک یک میلیون سال دیگر طول کشید تا انسان ها آموختند که آتش را خود شان تولید کنند و استفاده دایمی از آن را امکان پذیر سازند، این دقیقاً زمانی بود که باعث تغییر همه چی شد و انسانها وارد مرحله جدیدی شدند. گونه های انسان شروع به استفاده های گوناگونی از آتش به نفع خود شان کردند. از آتش برای گرم ساختن در سرما، تولید روشنایی در تاریکی، محافظت در مقابل شکارچیان وحشی و بهتر از همه از آن برای پختن غذا های خود استفاده کردند. ریچارد رانگهام انسان شناس مشهور انگلیسی در فرضیه آشپزی خود چنین عنوان کرده است: با پختن غذا بدن ما به نرژی کمتری برای هضم آن نیاز دارد که باعث میشود انرژی بیشتری به عملکرد های مختلف مغز اختصاص یابد. رانگهام عقیده دارد که یکی از دلایل ایجاد زبان پیچیده در انسان ها همین پختن غذا است. اما به عقیده دانشمند اسراییلی نوح هراری تنها آتش نبود که باعث متمایز ساختن انسان ها از دیگر گونه ها شده است. به نظر او چیزی دیگر باعث این تمایز شده است که او از آن انقلاب شناختی یاد میکند. حدود 70 هزار سال قبل ما از طریق توانایی انتقال اطلاعات پیچیده، موفق به همکاری ها در مقیاس بزرگتر شدیم. علت اصلی آن هنوز مشخص نیست اما به احتمال زیاد یک خوش شانسی در جهش ژنتیکی بوده است اما علت آن هر چی باشد نتیجه آن واقعا حیرت انگیز بوده است. بیشتر گونه های انسان بعد از انقلاب شناختی شروع به برقرای ارتباط کردند و در مورد خطرات قریب الوقوع به همدگیر هشدار میدادند ویا هم از میل به ارتباط جنسی با همدیگر صحبت میکردند. این کار باعث شد تا انسان ها درمورد سایر اعضا قبیله ها صحبت کنند و درمورد افسانه های جمعی مانند خدایان، ارواح و حیوانات باهمدیگر تبادل نظر نمودند و حتی این کار باعث برقرای ارتباط موثر با سایر قبیله ها نیز میگردیده است. این داستان های جمعی باعث شد تا هومو ساپینس ها جهان را به تسلط خود درآورند و حتی امروزه عملکرد جوامع ما کاملاً به اعتقادات ما به داستان های جمعی مانند حقوق بشر، ارزش پول و قانون بستگی دارد و چنین سیستم اعتقادی باعث پیوند دادن میلیون ها انسان میشود. توسعه زبان پیچیده توسط هومو ساپینس ها یا همان انسان های خردمند باعث شد تا آنها از آفریقا به دیگر نقاط جهان نقل مکان کنند. دلیل اصلی دور شدن از آفریقا هنوز مشخص نیست اما به احتمال زیاد فشار های محیطی مثل خشکسالی شدید و کمبود غذا باعث آن شده است. به هر دلیلی که دست به چنین مهاجرت زده اند با جنگ های زیادی همراه بوده است و به دلیل شکار و رقابت برای بدست آوردن منابع غذایی، هومو سایپنس ها باعث انقراض بسیاری از مگافون های بومی این سرزمین ها شده است. حدود 12 هزار سال قبل اتفاق باورنکردنی در چندین مکان مختلف در سراسر جهان بطور همزمان رخ داده است. انسان ها تصمیم به کشت گیاهان و پرورش حیوانات برای تولید غذا گرفتند، و ما را از کوچی نشین به شهر نشینی و از شکارچی به کشاورز تبدیل میکند. بعد از این اتفاق مواد غذایی افزایش یافته و پیدا کردن غذا یک شغل تمام وقت برای هر یک از اعضا قبیله نبود. بعد از آن هر یک از اعضا قبیله زمان کافی برای تخصص در دیگر فعالیت ها و مهارت ها پیدا کردند و در بخش های هنر و مهارت های رزمی شروع به کسب تخصص نمودند. به مرور زمان قبیله ها تبدیل به شهر ها و شهر ها به امپراطوری ها تبدیل شدند که اغلب با اعتقادات جمعی مانند دین باهم دیگر متحد گردیدند که باعث بوجود آمدن فرهنگ ها، آداب و رسوم و مهمتر از همه اختراع خط شد. پیدایش خط تاریخ را به دو قسمت تقسیم میکند یکی ماقبل تاریخ که قبل از پیدایش خط است و دیگری مابعد تاریخ که بعد از پیدایش خط نوشتاری شروع میشود. اتفاقات ماقبل تاریخ از روی یافته های باستان شناسی تفسیر میشود در حالیکه حوادث و اتفاقات مابعد تاریخ از طریق سوابق نوشته شده تفسیر میشوند. قدیمی ترین سوابق مکتوب شده در مصر پیدا شده است که تخمین زده میشود 5000 سال قدمت دارد. تمدن های مصر باستان و بین النهرین مهد تمدن های امروزی هستند. متاسفانه تاریخ انسانها هیچ زمانی بدون جنگ و جنایت نبوده است. همکاری در مقیاس های بزرگ تحت سیستم های اعتقادی مشترک منجر به برخی از بزرگترین دستاورد های ما شده است اما پیامدهای وحشتناکی مثل جنگ های خانمان سوز، نسل کشی ها و بردگی ها را نیز در پی داشته است. رقابت بر سر منابع یک پدیده طبیعی است، اما هرگز به اندازه تمدن بشری سازمان یافته و بی رحم نبوده است. اعتقادات دینی، برتری جویی ملی و بدست آوردن منابع، انگیزه کافی به انسان ها برای قتل گروه هایی از مردم با عقاید مخالف را داده است. به عقیده فیلسوف انگلیسی توماس هابز انسان ها ذاتاً علاقمند رقابت هستند و با قرار دادن خود در برابر نهاد های مقتدر که توانایی حفظ صلح را داشته باشند میتوانیم طبیعت بی رحم خود را کنترول کنیم. روسو، فیلسوف ژنوایی در این بار نظر جالبی دارد او میگوید که ما از نظر بیولوژیکی برای همزیستی در گروه های کلان آماده نیستیم و تمدن های بزرگ باعث ایجاد نابرابری و شکاف اجتماعی شده که در نتیجه باعث سقوط این تمدن ها میشود. او معتقد است که ماهیت خوب ما توسط نهادی سیاسی و اجتماعی فاسد شده است که به خواسته های خودخواهانه انسان ها پاداش میدهند، این خودخواهی ها در قبیله های کوچک ماقبل تاریخ کنترل می شدند. شبکه پیچیده تعاملات انسانی که جامعه معاصر را تشکیل میدهد، در مقایسه با روش های اجدادی ما خیلی پیچیده و غیر قابل تشخیص است که امروزه باعث بروز مسائلی شده است که خارج از کنترل ما است.
ما میتوانیم صدها ویدیو در مورد دستاورد های بشر در چند هزار سال گذشته تهیه کنیم، از ساخت اهرام مصر گرفته تا اختراع ریاضیات و از در سیاست یونان تا اخلاق کنفوسیوس، از خرد بودایی تا زیرساخت های رومی. اما اگر نگاهی به تاریخ معاصر بیندازیم فقط یک تحول خاص باعث تغییرات زیادی در زندگی انسان ها گردیده است، انقلاب علمی. این روش آزمایش سیستماتیک از اروپا سرچشمه گرفت و درک ما از جهان، سیاره ما، و حتی خود مان را به شدت تغییر داد. مشاهدات تجربی جایگزین خرافات شد و آن را چارچوبی برای درک جهان اطراف خود در نظر گرفتیم. در طول قرن 18 که به آن عصر روشنگری نیز میگویند، عطش عقل جایگزین بعضی آموزه های دینی شد تا وضعیت بشر بهبود یابد. همراه با سیل اکتشافات و نوآوری های که در این عصر حاصل شد، درک جدیدی از رابطه ما با طبیعت بوجود آمد. چند قرن قبل از عصر روشنگری، دانشمند، فیلسوف و ریاضیدان فرانسوی پیشبینی کرده بود پیشرفت ما در زمینه های مختلف علمی میتواند ما را صاحب و استاد طبیعت سازد. این تغییرات با پیشرفت های تکنولوژی که قبلا غیر قابل تصور بود منجر به آغاز عصر انقلاب صنعتی شد. و در این عصر انسان ها به بهره وری و اکتشافات بی سابقه دست یافتند و از نیروی کار انسانی و منابع جهان طبیعی بیشترین بهره را بردند. به گفته مردم شناس اقتصادی جیسون هیکل، بزرگترین محرک این بهره برداری ها و استثمارات عظیم، سیستم اقتصادی بود که خواهان گسترش بیشتر بود. او استدلال میکند که ظهور سیستم اقتصادی سرمایه داری مستلزم نابودی اقتصاد های معیشتی خودکفا و ایجاد کمیابی مصنوعی با نیروی کار ارزان است. طور مثال پارلمان بریتانیا بین سال های 1604 و 1914 با تصویب مجموعه از قوانین شروع به تبدیل زمین های عامه به خصوصی نمودند. در نتیجه، بسیاری از مردم محلی دسترسی به زمین هایی که برای نسل ها در اختیار شان بود، از دست دادند و چاره ای جز ارایه نیروی کار خود به صاحبان زمین ویا نقل مکان به شهر ها نداشتند. تمایل به توسعه اقتصادی تنها به تصاحب در داخل مرز های ملی محدود نمی شود بلکه باعث شد که اروپایی ها شروع به تصاحب زمین هایی بیرون از مرز های خودشان کنند. به عقیده کیت راوُرت اقتصاددان آکسفورد، یک سیستم اقتصادی که به رشد بی نهایت وابسته است با در نظر گرفتن منابع محدود سیاره ما، کاملاً ناپایدار است. اگر همه ساله اقتصاد جهانی 3 درصد رشد کند که رقم خیلی پایین به نظر میرسد هر 24 سال فعالیت های اقتصادی در سراسر جهان دو برابر خواهد شد. از آنجایی که رشد تولیدات ناخالص داخلی با استفاده از مواد و انرژی همراه است، بطور قابل توجهی باعث اختلالات در وضعیت اقلیمی شده و فشار زیادی روی مرز های سیاره ای که با انقلاب صنعتی شروع شده بود می آورد. و در حالی که ما بیش از هر زمان دیگری در زمینه هایی مانند مراقبت های صحی، تولید غذا، یا حتی نجوم پیشرفت های چشمگیری داشته ایم اما به نظر کیت راوُرت، برای بهبود رفاه انسان و اکتشافات علمی این الگو رشد ضروری نیست. او در کتاب خود تحت نام اقتصاد دونات، بیان میکند که گسترش فعالیت ها و خدمات عامه اساساً خصوصی سازی چند قرن اخیر را معکوس میکند و یک بنیاد قدرتمندتری برای شکوفایی زندگی انسانها و طبیعت فراهم میکند. اگر نظری به گذشته بشریت بیندازیم پر از دستاورد های باورنکردنی بوده است. اکنون هزاران سال از اولین قدم زدن ما روی زمین می گذرد و جهان امروز ما برای اجداد ماقبل تاریخ کاملاً غیر قابل تصور است. اما باید در نظر داشته باشیم که پیشرفت های چشمگیری که داشته ایم، یگانه چیزی را که به ما زندگی داده است و کمک کرده است تا به شکوفایی برسیم از بین نبریم. ما باید از طبیعت مراقبت کنیم همانطور که در گذشته از ما مراقبت میکرد. این آینده بشریت است، و باید قسمی از مادر طبیعت خود مراقبت کنیم که اگر یکی از اجداد ماقبل تاریخ بین ما باشد به ما افتخار کند.
-
#ثروتمندترین مرد آسیا کیست؟
-
افزایش تقاضا برق در جهان سبب گرانی برق در سراسر جهان شد. جهان با کمبود برق چی میکند؟
-
شدیدترین و خطرناک ترین #زلزله ها در #تاریخ #جهان | #earthquake
-
جعبه سیاه زمین چیست؟ | چرا به نسل های آینده خیلی مهم است؟
-
بزرگترین شرکت های جهان در هر دقیقه چقدر درآمد میگیرن؟
مقالات پیشنهادی ما:
-
غذای چاپ شده سه بعدی: آینده غذا؟
-
خودروی خودران تسلا، رؤیای رانندگی بدون دغدغه
-
5 تا از بزرگترین کشتی های باربری جهان (2023) |پیشگامان
-
سفری در قلب حیات وحش زیبا افغانستان | پیشگامان
-
زهر گژدم چرا اینقدر گران است؟
از این دسته بندی
متاسفانه محتویاتی برای نمایش وجود ندارد
برای ارسال دیدگاه باید به سایت وارد شوید ورود